امروز نرفتم بیرون اصلا.مثل جنازع افتاده بودم ولی خب بنظرم باید کتار بیام باهمه چی.یکم حالم بهتر شه میرم همدان.من خواستم ک جدا شیم میدونم.همش بخاطر شک های ت بود حقیقتش منم بهت شک کردم
احساس میکنم دلیل این همه قهر و اشتی هات اینه ک خانوادت کسی رو برات انتخاب کردن یا کسی اومده تو زندگیت من ک مشکل ندارم با خوشبختیت اینو از ته دلم برات ارزو میکنم ک فقط شادیتو ببینم.چند بار بهم گفتی خودت رو بکش و این چیزا اما من حتی دلم نمیاد چیز بدی ازت تو ذهنم بگذره کاش خوشبخت باشی حتی بدون من
- ۹۸/۰۲/۳۰