حرف های پنهان

حرفای پنهان و...

حرف های پنهان

حرفای پنهان و...

شب قدر

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۲۳ ق.ظ | Zizi Gooloo | ۰ نظر

پارسال اینموقع منو خاله ثریا مانی رفتیم امامزاده یحیی توام اومدی رفتیم اب انار خوردیم نشستیم تو ماشین تو کوچه دعای جوشن خوندیم.امسال حتی حس خوندنش رو نداشتم مراسم رفتیم اما فقط گوش دادم.خیلی خاطره ها باهم داریم ک باید فراموش کنم همشو امیدوارم از پسش بربیام.کاش میشد امشب حلالم کنی ک اگر یروزی نبودم فکرم پیش تو نباشه ک حلالم نکردی.مرسی برای بودن های قبلت اما گند زدی ب همه چی 

  • Zizi Gooloo

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی